آیا افغانستان بار دیگر به پناهگاه تروریسم تبدیل خواهد شد؟

صدای المان

کارشناسان این احتمال را که افغانستان بار دیگر به محل عقب‌نشینی گروه‌های جهادگرا تبدیل شود، کمرنگ می‌بینند، به این دلیل که طالبان به طور روز افزون برای به رسمیت شناخته شدن تلاش می‌کنند.
برای جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا هیچ تردیدی باقی نمانده است. از نظر او، واشنگتن در ماموریت افغانستان بیش از همه فقط یک هدف داشت: تضمین امنیت خود ایالات متحده امریکا. همین مورد در آینده نیز باقی می ماند. بایدن در سخنرانی اش روز دوشنبه گذشته گفت: «علایق اساسی ما در افغانستان همانی خواهد بود که در گذشته بوده است: جلوگیری از حمله تروریستی در کشور ما.»

اما همه امریکایی ها با این برداشت بایدن که بدون حضور ایالات متحده در افغانستان چنین امری ممکن خواهد بود، موافق نیستند. به باور مایکل مک کاول، عضو کانگرس ایالات متحده از حزب جمهوریخواه این کشور، افغانستان پس به دولتی برگشت می‌کند که پیش از ۲۰۰۱ وجود داشت: «یعنی به محل پرورش تروریسم». به گزارش آژانس های خبری همچنان جنرال مارک میلی ابراز نگرانی کرده است که گروه هایی مانند القاعده و «دولت اسلامی» شبکه‌های خود را در افغانستان سریعاً دوباره احیا کنند.

دوباره پایگاه تروریست‌ها؟

دانیل بایمن، کارشناس امریکایی امور خاورمیانه در مقاله‌ای در روزنامه «فارن افایرز» زیر عنوان «آیا افغانستان دوباره به پناهگاه تروریست‌ها تبدیل خواهد شد؟»، نوشته است که خطر تجدید سازمان گروه‌های تروریستی در افغانستان واقعی است. به باور او تدابیر ضد تروریسم در نتیجه خروج نیروهای امریکایی از افغانستان به وضاحت تضعیف گردید. این کارشناس می گوید که با وجود این، تبدیل شدن افغانستان به محل امن عقب نشینی گروه‌های تروریستی تقریباً غیرمحتمل است. او برای این ادعایش دلایل زیادی دارد: اول اینکه القاعده بخش اعظم قدرت سابق خود را از دست داده است؛ داعش با طالبان دشمنی دارد؛ و در نهایت این که طالبان از اشتباهات گذشته خود آموخته اند و مطابق آن عمل می‌کنند.

همچنان اشتیفان واگنر‌، کارشناس مسایل جنوب آسیا در بنیاد علم و سیاست در برلین نیز قوت گیری گروه های تروریستی در افغانستان را غیر محتمل می داند:‌ «آنان (طالبان) نمی خواهند که یک کشور منزوی باشند، بلکه برای به رسمیت شناخته شدن توسط جامعه جهانی تلاش می کنند.»‌ واگنر به این اشاره می کند که «امارت اسلامی طالبان» در میان سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ فقط از جانب سه کشور پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته شده بود. او می گوید: «اکنون طالبان می خواهند این وضع را تغییر دهند. آنها این را می دانند که تنها با تعمیل سیاست مناسب چنین امری ممکن خواهد بود و در این مساله برخورد و ارتباط طالبان با گروه های تروریستی مطرح می باشد.»‌

نظارت بر طالبان از همه جوانب

کشورهای غربی تنها کشورهایی نیستند که از تجمع تروریست های بین المللی در افغانستان نگران اند. بلکه روسیه نیز از چندین سال به اینسو از مجراهای مختلف با طالبان وارد گفتگو می باشد. چین نیز از چند ماه به اینسو گفتگوهای خود با طالبان را تشدید بخشیده است. رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز به گفتگو با طالبان تأکید دارد. جواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران قبل از این وعده هر نوع کمک در مذاکرات صلح افغانستان را داده بود. هر سه کشور منطقه و همسایه در مبارزه با جهادگرایی در افغانستان توافق دارند و طالبان مسلماً به این امر واقف اند.

و در نهایت، ایالات متحده امریکا، حتی پس از خروج نیروهایش نیز وقتی پای محافظت در برابر حملات تروریستی در میان باشد، تنها به حسن نیت طالبان اتکا نمی کند. بلکه به گفته دانیل بایمن، ایالات متحده به امکانات کشفی پیشرفته ای دسترسی دارد که با آنها می تواند فعالیت های جهادگرایان در افغانستان را زیر نظر داشته باشد و در صورت لزوم علیه آن مبارزه کند: «اردوی امریکا برای استفاده از پایگاه های هوایی خود در خارج از افغانستان علیه اردوگاه های القاعده امکاناتی را شناسایی کرده است که در صورت نیاز از راه های دیگر از آن ها استفاده خواهد کرد.»

تفاوت ها به تناسب داعش و القاعده

ادموند فيتون براون، رئيس ماموريت سازمان ملل متحد برای نظارت بر گروه های تروريستی «دولت اسلامی»، القاعده و طالبان، در ماه اکتوبر گذشته گفت مناسبات میان طالبان و القاعده همچنان نزديک است. فیتون براون به شبکه «ان بی سی» گفت: «ما از این حرکت می کنیم که رهبری القاعده همچنان تحت حفاظت طالبان است.»

در مقابل وضعیت داعش در افغانستان که خود را با مراجعه به یک منطقه تاریخی «دولت اسلامی در ولایت خراسان» می‌خواند، کاملاً متفاوت می باشد. بر اساس گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد که در ماه می ۲۰۲۰ منتشر گردید، داعش در این مناطق «شکست های شدیدی» را متحمل شده است. بنا بر این گزارش “نیروهای طالبان در شکست های داعش در مناطق مذکور نقش مهم داشته اند.»

اساساً گروه های جهادی مانند القاعده و داعش اهداف متفاوتی را نسبت به طالبان دنبال می کنند. در حالی که طالبان به ایجاد حکومت در افغانستان تمرکز دارد، دو گروه دیگر در سطح بین المللی فعالیت می کنند. بنابراین، آنها به مرزها اهمیتی نمی دهند.

کریستیان واگنر می گوید: «تفاوت دیدگاه ها تنها در رابطه طالبان و داعش نقش دارد.» به گفته او، داعش افغان ها را به تمرکز بر کشورشان متهم می کند و به این باور است که «افغان‌ها کشورشان را بر اسلام و هدف گسترش ارزش های اسلامی ترجیح می دهند.» به گفته او، القاعده نیز این هدف، یعنی گسترش ارزش های اسلامی در سطح جهان را دنبال می کند اما بر خلاف داعش، این اهداف القاعده سبب ایجاد اختلاف میان گروه مذکور و طالبان نشده است

واگنر می گوید: «هر دو گروه (طالبان و القاعده) با توجه به تجارب رزمی مشترک شان در افغانستان با هم ارتباط دارند، در برخی موارد به سختی می توان آنها را از یکدیگر جدا نمود.» به باور واگنر، دقیقاً همین نکته تعریف رابطه طالبان با القاعده را پس از احراز قدرت توسط این گروه دشوار خواهد کرد.

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

نظرات بسته شده است.