کشور های منطقه و صلح افغانستان | نیلوفر مستعد

 

همزمان با تلاش های ایالات متحده آمریکا در روند صلح افغانستان ، تلاش های کشور های منطقه و همسایه های افغانستان نیز درین راستال فعال شده اند ، دیدار چند مرتبه ای نمایده ویژه ایالات متحده آمریکا با گروه طالبان در قطر ، زمینه پا درمیانی روسیه ، چین ، جمهوری اسلامی ایران و پاکستان و کشور های آسیایی میانه را نیز به این روند بیشتر کشانیده است.

اجماع جهانی و منطقه ای در روند صلح افغانستان یکی از گزینه های پیشنهادی حکومت افغانستان بوده است زیرا بی ثباتی افغانستان و حضور تروریستان و پناه گاه های آنان درین کشور و آنسوی خط دیورند سبب نگرانی تمامی کشور های منطقه و جهان شده است . حکومت افغانستان همواره تاکیده داشته است تا برای تآمین صلح جهانی نیاز به اجماع جهانی و منطقه در امر مبارزه با تروریسم جهانی است. در همین راستا تلاش همه جانبه حکومت افغانستان توانسته است روند صلح را تسریع ببخشد و به نحوه اجماع جهانی را درین پروسه بوجود بی آورد.

از اقدامات اخیر کشور های منطقه و جهان معلوم میشود که خیلی از کشور های جهان که قبلاً به پروسه صلح افغانستان رویکرد دوجانبه سیاسی داشتند و یا تعهد برای تحقق وعده های خود نداشتند اکنون رویکرد همکاری را به بیش گرفته اند و خواهان حل و فصل قضیه جنگ در افغانستان میباشند.

به عنوان مثال میتوان از نقش روسیه و بعضی از کشور های منطقه و جهان درین پروسه ذکر کرد.روسیه به عنوان یکی از قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان و از همسایه گان افغانستان تا حال توانسته است سه نشست گروه طالبان را با سیاسیون افغانستان و نماینده گان شورای عالی صلح به طور مستقیم و یا ضمنی مهیا کند ، هدف از همکاری های روسیه در پروسه صلح افغانستان نگرانی ها این کشور از گسترش تروریسم جهانی به این کشور و کشور های مشترک المنافع ( آسیایی میانه ) است و از طرف دیگر بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق این کشور تازه علاقمند قضایای افغانستان شده است زیرا حضور خود را به معنی رو در رو شدن با رقیب دیرینه خود ایالات متحده آمریکا میداند.

کشور پاکستان از بنیان گذاران و حامیان گروه طالبان که بدون شک از کشور های منطقه است که بدون حضور آن این پروسه به معنی واقعی به کندی مواجه شده و نتیجه موثر از صلح میان افغانستان و گروه طالبان میسر نخواهد شد. دال بر این ادعا سفر ها و خواسته های حکومت افغانستان و جهان از پاکستان بوده است زیرا این تنها پاکستان است که میتواند گروه طالبان را روی یک تفاهم کلی با ایالات متحده آمریکا و حکومت افغانستان وادار سازد.

جمهوری چین به عنوان متحد استراتیژیک اقتصادی پاکستان و و متحد فکری روسیه در تبانی با منافع این دو کشور و منافع جهانی اقتصادی خود برخورد های معتاطانه دارد اما برای فشار آوردن بالای پاکستان گزینه خوبی برای حکومت افغانستان و ایالات متحده آمریکا است.

جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی عین مسیر را می پیمایند ولی یکی درجهت منافع خود و دیگری در جهت منافع متحد استراتیژیک خود. ایران بخاطر حضور دشمن خود ایالات متحده آمریکا در پروسه صلح افغانستان به کندی عمل میکند و برعکس عمل نیک گروه های مخالف را همچنان تقویت میکند تا توانسته باشد امتیازات خوبی را در مذاکرات هسته ای نقش خود در خاور میانه بدست آورد. عربستان سعودی همچنان به عنوان دشمن جمهوری اسلامی ایران و متحد آمریکا و گروه طالبان فقط در پی منافع جستن از قضایای افغانستان به نفع خود است زیرا نفوذ خود را روی طالبان یک گزینه بخاطر نا امن ساختن ایران در شرق این کشور میداند.

نا گفته نماند که کشور های منطقه هم نقش مثبت را درین پروسه میتوانند بازی کنندو هم نقش منفی را زیرا نباید فراموش کرد که تضاد منافع یکی از چالش های عمده عدم همکاری های کشور های منطقه در پروسه صلح افغانستان است. رفع این چالش های بر میگردد به حکومت افغانستان که چگونه این چالش ها را به فرصت های مبدل سازد.

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

نظرات بسته شده است.